سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسابداری محیط زیست

موضوع: حسابداری زیست محیطی

 

 مقدمـه

هدف از حسابداری زیست محیطی، تهیه اطلاعاتی جهت کمک به مدیران در امر ارزیابی

عملکرد، کنترل، تصمیم گیری و گزارشگری برای یک سازمان یا منطقه می باشد. حسابداری

زیست محیطی بر اساس مفاهیم، معیارها و ارزش های زیست محیطی و اقتصادی بنا شده

است.برای دستیابی به این هدف نیاز به تغییری در فرهنگ احساس می شود، که بخشی از این

تغییر از طریق حسابداری وگزارشگری زیست محیطی حاصل می شود.حسابداری زیست محیطی،

اطلاعاتی را فراهم میکند که در امر ارزیابی، عملکرد، کنترل، تصمیم گیری وگزارشگری

به مدیران کمک می کند. حسابداری زیست محیطی براساس مفاهیم اقتصادی و زیست محیطی بنا

شده و از آنجایی که ارزش هایی استفاده می کند که از بازار ناشی نمی شوند، استفاده

از آن ، مستلزم ایجاد تغییر در فرهنگ است .حسابداری زیست محیطی، بخشی از این

تغییرات را در سازمان و وسیع تر از آن در جامع ارائه می کند. و با ارائه شناخت

اساسی بیشتر و مشارکت در فعالیتهای کاری روزانه ، به تعیین هدف توسعه مستمر به

عنوان رویکردی خاص کمک می کند.

دو مقوله توسعه پایدار و حفاظت و بهسازی در محیط زیست موضوعاتی اصلی هستند که در

سراسر جهان بر چگونگی رشد اقتصادی ورفاه اجتماعی به منظور فقرزدائی تاثیرمی گذارند

همگام با رشد اقتصادی فشار بر سیستم های طبیعی و منابع کره زمین شدت می گیرد.      

    

واقعیت تاسف بار اینست که اقتصاد به رشد خود ادامه می دهد ! اما محیط زیست که

اقتصاد به آن وابسته است رشد نمی کند. اگرچه نمایه های اقتصادی از قبیل سرمایه

گزاری، تولید وتجارت همه وهمه مثبت نشان می دهند، اما نمایه های اقتصادی اساسی

شرایط زیست محیطی هر روز منفی تر می شوند.مثلا جنگلها کوچکتر می شوند، خاکها فرسوده

تر می شوند، دمای هوا افزایش می یابد

همانگونه که رشد مداوم سرطان نهایتاً با از بین بردن میزبانش به انهدام سیستم

حمایتی حیات خویش می انجامد، اقتصاد جهانی نیز بارشد مداومش، میزبانش، محیط زیست را

به آهستگی نابود می کند. درجهان امروز برنامه ریزی اقتصادی درراستای اهداف توسعه،

امریست لازم واجتناب ناپذیر.   

امروزه کشورهای پیشرفته محصول برنامه ریزیهای دقیق وصحیح ، وکشورهای جهان سوم محصول

بی برنامگیشان رامی دروند.خوشبختانه درتمام جهان ضرورت حفاظت ازمحیط زیست به صورت

اصلی مسلم وانکار ناپذیر پذیرفته شده است درحال حاضر دومقوله توسعه پایدار وحفاظت

وبهسازی محیط زیست موضوعاتی اصلی هستند که درسراسر جهان برچگونگی رشد اقتصادی ورفاه

اجتماعی به منظور فقرزدائی تاثیر میگذارند. توسعه ای پایدار است که بتواند با حفظ

محیط زیست، رشد اقتصادی کشور را به گونه ای تضمین کند که ضمن افزایش رفاه نسل حاضر

منابع لازم رابرای تامین رفاه نسلهای آینده باقی بگذارد. 

پیشینه و جایگاه حسابداری زیست محیطی                             

حسابداری زیست محیطی برمبنای دانش علمی است.درطی500 سال گذشته که اصول حسابداری

واقتصادی امروزین پایه گزاری می شدند، وجود نداشته است. تفاوت های بین شرایط جدید

وقدیم، ممکن است به عنوان تفاوتهای بین وجود سازمان های منفصل ومرتبط به هم تلقی

شود. درواقع درگذشته ، سازمانها رامستقل از یکدیگر تصور می کردندولی یکی بردیگری و

برمحیط اثرمی گذارد. امروزه می دانیم حد ومرزهای تائین شده برای سازمان های ساخته

دست بشر است واین امکان وجود دارد که هر رویدادی به تنهایی، نتایجی فرای این

محدودیتها داشته باشد، ولی درعلوم زیستی مثل فیزیک کوانتوم، نظریه سیستم

هاوریاضیات، بی نظمی، تعریف شده است توسعه اکثر این تفکرات علمی به قرن20 برمی

گردد. وچنین تفکراتی، اثرات برتجارت واقتصاد می گذارد و در واقع فعالیت های تجاری

اجتماعی و محیطی، این حقیقت را تصدیق می کنند که تصمیم های تجاری اجتماعیس ومحیطی، 

این حقیقت راتصدیق می کنند، که تصمیم های تجاری غیراز عواقب سنتی شناخته شده،

پیامدهای دیگری دارد.

اقتصادانها، باطرح سیستم های اقتصادی که مبنای هزینه را گسترش می دهند، به این

شناخت جدید واکنش نشان دادند تاهزینه اجتماعی ومحیطی را مورد توجه قرار داده باشند،

یااقتصاد پولی را با معیارهای رفاه ادغام کرده باشند. همچنین برخی حسابداران نیز از

این شناخت یا علم جدید استقبال کرده واز گزارشگری محیطی، حسابداری مدیریت محیطی،

حسابداری بهای تمام شده کامل و شناسایی مخارج وبدهی های محیطی در گزارش های منتشر

شده توسط شرکتها حمایت کرده اند.

براساس یک طبقه بندی وسیع تر نقطه نظرات اقتصادی وغیر اقتصادی، استقلال شرکتها نیز

باتوجه به اقدامات اجتماعی کاربردی، از جمله حسابرسی اجتماعی، نظریه حقانیت، مشارکت

 ذینفعمان واداره امور طبقه بندی می شود.

در امور مالی، سرمایه گزاری اخلاقی به طور موفقیت آمیزی معیارهای اجتماعی، محیطی و

زیست محیطی را درسبد سرمایه گذاری بسیاری از سرمایه گذاران منظور کرده است.

هر چند دربعضی موارد ممکن است تغییرات حاصل ، سطحی وکم اهمیت باشد، یابرای نمونه

؛به روابط عمومی، ارزیابی وکیفیت محصولات محدود شوند، اما وجود تفکرات خلاقانه

واقدامات پیشگام جهت منظور کردن موضوعات زیست محیطی واجتماعی درامور تجاری در برخی

شرکتها، بدین معناست که تغییرات واقعی در حال وقوع است ودامنه وتعدد این تغییرات

با فرهنگ تجاری زیست محیطی جدید در سازمان برابری می کند.

استقرار حسابداری زیست محیطی باتوجه به وجود یک تغییر فرهنگی عمده مشابه در جامعه

بسیار مشکل یاراحتتر خواهد شد. از مدتها قبل چنین نگرشی درخصوص توجه واثرات اجتماعی

وزیست محیطی فعالیتهای تجاری وجود داشته است، امادرعین حال اقتصاد پولی عامل توسعه

جوامع در طی 300سال گذشته بوده است. فرهنگی که موفقیت یاعدم موفقیت خودرا در

اصطلاحات پولی اندازه گیری می کند، شاید نتیجه اجتناب ناپذیر اقتصادهای سودمدار

وجریان نقدی حاصل از مبادلات بازار باشد.

تغییرات پیش گفته که جنبه های اجتماعی وزیست محیطی را به تجارت ووزارتخانه های

دولتی وارد می کند ، ماهیت اصلی اقتصاد پولی وسود مدار را از نظر بیشتر شرکتها

تغییر نداده است .

ممکن است گفته شود که بسیاری از تغییرات بنیادی وفن آوری، با شناخت مناسبی

ازواقعیات همراه است، اما این شناخت فقط توسط افراد خاصی انجام می شود واین مباحث، 

نقش مهم ارزشهای رایج وعامه پسند در دمکراسی واقتصادهای بازار آزاد را در نظر نمی

گیرد.

در سطح کلان، به منظور ابراز یک ارزشیابی فرهنگی، به تغییری عمده درارزشهای رایج 

وعمومی نیاز است چون همگان باید این ارزشهای فرهنگی را بشناسند.

شواهد ارائه شده توسط ری وآندرسون در زمینه ارزشیابی فرهنگی نشان می دهد نودملیون

نفرازآمریکائیها وپنجاه میلیون نفر ازاروپائیها دارای فرهنگی هستند که نسبتا بهتر

ازمسائل اجتماعی و زیست محیطی متوجه می شوند واین موضوعات را مشتاقانه می پذیرند.

مباحث این مقاله به اندازه کافی به تغییر قابل ملاحظه درفرهنگ وشناخت ماتریالیسم

علمی یا به بیان دقیق تر ماتریالیسم زیست محیطی کمک می کند.

دراین مقاله تغییری درشناخت علمی نشان داده می شود که ناشی ازافزایش دردانش است .

اهمیت این تغییر به اندازه ای مهم است که بین وجود موضوعات مجزا ورویدادهای مرتبط

به هم تمایز قایل می شود.دلیل استفاده از اصطلاح حسابداری زیست محیطی، بیان این است

که اکوسیستمی وجوددارد که محدودیتهای عملی ما در زمینه وابستگی را در مقایسه

بامحدودیتهای عمده امروزی مثل منافع یک شرکت خاص، افراد حرفه ای، تجارت، اقتصاد

یا بازار بیان می کند.